ایران با جفرافیای فرهنگی متنوع خویش بستر زندگی اقوام و ملت های گوناگون با زبان های مختلف می باشد. به دلیل سیاست های جمهوری اسلامی ایران در خصوص اقوام و ملل ساکن در ایران تاکنون سرشماری رسمی با تکیه بر عنصر زبانی در ایران صورت نگرفته است. اگرچه برخی از نهادهای امنیتی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران جهت تدوین راهبردهای خود اقدام به سنجش جمعیت و ترکیب زبانی ایران نموده اند اما این آمار تا کنون به صورت رسمی منتشر نگشته است. آنچه که در این خصوص تخمین زده می شود نتایج به دست آمده از تحقیقات میدانی گوناگون و بسط این نتایج با تمسک به فنون آمارسنجی موجود در علوم اجتماعی می باشد. سایت فارس نیوز وابسته به طیف اصولگرای جمهوری اسلامی ایران در تحقیقی با عنوان “جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی” بدون اشاره به جمعیت این اقوام به بررسی بافت چندقومیتی ایران می پردازد و بر وجود اقوام مختلف غیرفارس در ایران صحه می گذارد. (برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به: جغرافیای سیاسی اقوام ایران؛ خبرگزاری فارس ). فدراسیون دانشمندان آمریکا نیز در تحقیقی که در سال 2006 میلادی منتشر نموده است تعداد فارس زبانان ایران را پنجاه درصداز کل جمعیت ایران بیان می نماید. (برای مطالعه کامل گزارش فدراسیون دانشمندان آمریکا نگاه کنید به : CRS Report For Congress ) اگرچه این گزارش دارای نقصانهایی است و با واقعیت موجود در خصوص جغرافیای قومی ایران چندان سازگار نیست اما به عنوان تحقیقی رسمی که برای کنگره ی آمریکا تهیه شده است نشانگر عدم برتری جمعیتی فارس زبان ها است. با قبول این واقعیت که زبان فارسی در ایران زبان تنها نیمی از جمعیت ساکن در این کشور می باشد تحمیل فراگیری این زبان و عدم اجازه ی تدریس سایر زبان ها نشان از سیاست تحمیل فرهنگی موجود در ایران جهت استحاله ی فرهنگی غیرفارس زبانان است. رهبر جمهوری اسلامی ایران که هواداران وی او را ولی امر کل مسلمین جهان خطاب می کنند و سعی در ارائه ی شخصیتی فرا انسانی از وی دارند از جمله افراد هوادار برتری جویی فارسی در ایران است. در نوشتار ذیل به ارائه ی برخی از سخنان وی در خصوص برتری زبان فارسی، لزوم توسعه ی این زبان در ایران و جهان و تقدیس این زبان که نشان از نگاه راسیستی وی دارد، خواهیم پرداخت.
برتریجویی فارسیمحور در سخنان آیتالله خامنهای
چنانکه در سطور فوق ادعا گردید رهبر جمهوری اسلامی ایران فردی است با اندیشه ی برتریجویی فارسیمحور که تعریف وحدت ملی در اندیشه ی ایشان آسیمیلاسیون گروههای غیرفارس در فرهنگ فارسی است. ایشان در دیدار با کارگران گروه صنعتی مپنا که در تاریخ ۱۳۹۳/۰۲/۱۰ داشت ایران را دارای تمدنی کهن دانست و بیان کرد که باید ایران کاری انجام دهد که همه ی دنیا زبان فارسی را یاد بگیرند. وی در سخنان خود چنین اظهار نظر کرده بود:
“ما را قبل از انقلاب دهها سال تحقیر کردند؛ ملّت ایران با این سابقه، با این تمدّن کهن، با اینهمه میراث فرهنگی عمیق، با اینهمه دانشمند در رشتههای مختلف در طول تاریخ، کارش به جایی رسید که حاکمان این ملّت برای کارهای اساسی کشور باید [کسانی را ] میفرستادند سفارت انگلیس و سفارت آمریکا، از سفیر انگلیس و سفیر آمریکا اجازه میگرفتند؛ تحقیر یک ملّت بیشتر از این؟ آن روزی که در اروپا و غرب از دانش خبری نبود، آن روزی که جهل به معنای واقعی کلمه بر آن کشورها حاکم بود، ایران، فارابیها و ابنسیناها و محمّدبن زکریّای رازیها و شیخ طوسیها و این شخصیّتهای عظیم را به دنیا عرضه کرده است؛ این میراث ما است، این گذشتهی ما است، ما نباید تحقیر میشدیم؛ ما نباید اجازه میدادیم که قدرتهای غارتگر جهانی بیایند اقتصاد ما را در دست بگیرند، نفت ما را ببرند، منابع ما را تصرّف بکنند، از لحاظ سیاسی و اجتماعی هم ملّت ما را تحقیر بکنند؛ امّا این اتّفاق افتاد. اگر ملّت ایران بخواهد جایگاه شایستهی خود را پیدا بکند، این جایگاه تعریفشده است. من مکرّر گفتهام، ملّت ما باید به جایی برسد که دانشپژوهان عالَم، برای اینکه به قلّههای علم دست پیدا کنند، مجبور باشند زبان فارسی یاد بگیرند.” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در دیدار کارگران گروه صنعتی مپنا )
در اظهار نظری دیگر رهبر ایران در سخنرانی که در نوروز سال 1393 در شهر مشهد انجام داد دشمنان ایران را متهم کرد که می خواهند با تحقیر زبان فارسی به ایران لطمه وارد نماید و عزت ملی ایرانیان را تحقیر نمایند. این ادعای خامنهای صحه ای بر یکسان انگاشتن زبان فارسی با کل مفهوم ایرانیت دارد. چنانکه وی چنین می گوید:
“گر کسی روح استقلال ملی را با تمسخر نشانه رود، وابستگی را تئوریزه کند، به مبانی اخلاقی و دینی جامعه اهانت کند، شعارهای اصلی انقلاب را مورد تعرض قرار دهد، زبان فارسی و خلقیات ملت را محقر جلوه دهد و ضمن ترویج اباحه گری، روح عزت ملی جوان ایرانی را نشانه رود، آیا باید در مقابل فعالیتهای مخرب او، بی اعتنا بود؟” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: جوانان انقلابی و مراجع فرهنگی نگاه نقادی خود را حفظ کنند ) خامنهای در سخنرانی خویش که به مناسبت فرا رسیدن سال 1393 هجری شمسی در حرم امام هشتم شیعیان در شهر مشهد انجام دارد زبان فارسی را معادل استقلال ملی و ایرانیت بیان می کند و خواهان برخورد با اروپایی هایی می گردد که زبان فارسی را مسخره می کنند! وی در این مورد چنین می گوید: “الان هستند کسانی که صحبت استقلال که میشود، استقلال را مسخره میکنند، میگویند این عقبافتادگی است، استقلال چیست ـ و میخواهد وابستگی را تئوریزه کند، استقلال را مسخره کند، دلهای جوانان را برای مستقل زیستن متزلزل کند، نمیشود در مقابل او بیتفاوت ماند؛ باید در مقابل او عکسالعمل نشان داد. یکی به ضروریّات اخلاقی و دینی جامعه اهانت میکند، زبان فارسی را مسخره میکند، خلقیّات ایرانی را تحقیر میکند؛ اینها هست؛ اینها وجود دارد الان. کسانی سعیشان این است که بزنند توی سر روح عزّت ملّی جوان ایرانی؛ مکرّر خلقیّات منفی را نسبت میدهند.” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در حرم مطهر امام رضا به مناسبت نوروز 1393 )
شیفتگی آشکار خامنهای به زبان فارسی که تا حد پان ایرانیسم جلو می رود و نگران ورود کلمات غیر سره به این زبان می گردد در دیدار وی با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و سخنانی که در این باب بر زبان راند دیده می شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی عالیترین مرجع در باب تصمیم گیری در خصوص مسائل فرهنگی در ایران است. خامنهای در این دیدار این توصیه را به دست اندارکاران فرهنگی ایران نمود که : “طلب ششمى كه من اينجا يادداشت كردهام، مسئلهى زبان فارسى است؛ من خيلى نگران زبان فارسىام؛ خيلى نگرانم. سالها پيش ما در اين زمينه كار كرديم، اقدام كرديم، جمع كرديم كسانى را دُور هم بنشينند. من ميبينم كار درستى در اين زمينه انجام نميگيرد و تهاجم به زبان زياد است. همينطور دارند اصطلاحات خارجى [بهكار ميبرند]. ننگش ميكند كسى كه فلان تعبير فرنگى را به كار نبرد و به جايش يك تعبير فارسى يا عربى به كار ببرد؛ ننگشان ميكند. اين خيلى چيز بدى است؛ اين جزو اجزاء فرهنگ عمومى است كه بايد با اين مبارزه كرد. دوستان! زبان فارسى يك روزى از قسطنطنيّهى آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمى بوده تا شبه قارّهى هند؛ اينكه عرض ميكنم از روى اطّلاع است. در آستانه – مركز حكومت عثمانى – زبان رسمى در يك برههى طولانىاى از زمان، زبان فارسى بوده. در شبه قارّهى هند برجستهترين شخصيّتها با زبان فارسى حرف ميزدند و انگليسها اوّلى كه آمدند شبه قارّهى هند، يكى از كارهايى كه كردند اين بود كه زبان فارسى را متوقّف كنند؛ جلو زبان فارسى را با انواع حيَل و مكرهايى كه مخصوص انگليسها است گرفتند. البتّه هنوز هم زبان فارسى آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ كسانى هستند در هند – كه بنده رفتهام ديدهام، بعضىهايشان اينجا آمدند آنها را ديديم – عاشق زبان فارسىاند؛ امّا ما در كانون زبان فارسى، داريم زبان فارسى را فراموش ميكنيم؛ براى تحكيم آن، براى تعميق آن، براى گسترش آن، براى جلوگيرى از دخيلهاى خارجى هيچ اقدامى نميكنيم. يواش يواش [در] تعبيرات ما يك حرفهايى ميزنند – هر روزى هم كه ميگذرد يك چيز جديدى مىآيد – ما هم نشنفتهايم. گاهى مىآيند يك كلمهاى ميگويند، بنده ميگويم معناى آن را نميفهمم ، ميگويم معناى آن چيست؟ معنا [كه] ميكنند، تازه ما اطّلاع پيدا ميكنيم كه اين كلمه آمده؛ [اين] يواش يواش كشانده شده به طبقات و تودهى مردم؛ اين خطرناك است. اسم فارسى را با خطّ لاتين مينويسند! خب چرا؟ چه كسى ميخواهد از اين استفاده كند؟ آن كسى كه زبانش فارسى است يا آن كسى كه زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتين! يا اسمهاى فرنگى روى محصولات توليد شدهى داخل ايران كه براى من عكسهايش را و تصويرهايش را فرستادند! خب چه داعى داريم ما اين كار را بكنيم؟ بله، يكوقت شما يك محصول صادراتى داريد، آنجا در كنار زبان فارسى – فارسى هم بايد باشد البتّه؛ هرگز نبايستى از روى محصولات ما زبان فارسى برداشته بشود – البتّه زبان خارجى هم به آن كشورهايى كه خواهد رفت، اگر زبان ديگرى دارند نوشته بشود، امّا محصولى در داخل توليد ميشود، در داخل مصرف ميشود، چه لزومى دارد؟ روى كيف بچّههاى دبستانى چه لزومى دارد كه يك تعبير فرنگى نوشته بشود؟ روى اسباب بازىها همينجور؛ من واقعاً حيرت ميكنم. اين جزو چيزهايى است كه شما خيلى دربارهاش مسئوليّت داريد. البتّه من مثالهايى در ذهن دارم براى اين استعمال زبان فارسى كه نميخواهم ديگر حالا آنها را عرض كنم؛ نام شركت، نام محصول، نام مغازه! و از اين قبيل همينطور مكرّر تعبيرات فرنگى و بخصوص انگليسى؛ من از اين احساس خطر ميكنم و لازم است كه حضرات و شوراى عالى انقلاب فرهنگى نسبت به اين مسئله بجد دنبال كنند و دولت به طور جدّى مواجه بشود با اين مسئله.” (منبع: پایگاه اصلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی -سال 1392 )
خامنهای در دیداری که با اسایتد دانشگاه در ایران داشته است به اهمیت زبان مادری اشاره کرده و خواهان آن می گردد که حوزه ی نفوذ زبان فارسی در سطح جهان افزایش پیدا کند. وی در این مورد راهنمایی ذیل را به استید دانشگاه ها نمود: “يك نكتهى ديگرى هم كه من يادداشت كردهام و خوب است كه تكرار كنم، اين است: از پيشرفت علمى در كشور براى گسترش و نفوذ زبان فارسى استفاده شود. زبان خيلى مهم است برادران و خواهران عزيز! اهميت زبان ملى يك كشور براى خيلىها هنوز دانسته و شناخته نيست. زبان فارسى بايد گسترش پيدا كند. بايد نفوذ فرهنگىِ زبان فارسى در سطح جهان روزبهروز بيشتر شود. فارسى بنويسيد، فارسى واژهسازى كنيد و اصطلاح ايجاد كنيد. كارى كنيم كه در آينده، آن كسانى كه از پيشرفتهاى علمى كشور ما استفاده ميكنند، ناچار شوند بروند زبان فارسى را ياد بگيرند. اين افتخارى نيست كه ما بگوئيم حتماً زبان علمى كشور ما فلان زبان خارجى است. زبان فارسى اينقدر ظرفيت و گنجايش دارد كه دقيقترين و ظريفترين علوم و دانشها ميتوانند با اين زبان بيان شوند. ما زبان پرظرفيتى داريم. كمااينكه بعضى از كشورهاى اروپائى هم نگذاشتند زبان انگليسى تبديل شود به زبان علمى آنها – مثل فرانسه، مثل آلمان – اينها زبان خودشان را به عنوان زبان علمى در دانشگاههايشان حفظ كردند. مسئلهى زبان، مسئلهى بسيار مهمى است؛ واقعاً احتياج دارد به اين كه حميت بهخرج دهيد. يكى از اهتمامهائى كه دولتهاى آگاه و هوشيار در دنيا انجام ميدهند، تكيه بر روى گسترش زبان ملىشان در دنيا است. متأسفانه با غفلت خيلى از كشورها، اين كار اتفاق نيفتاده؛ حتّى زبانهاى بومى را، زبانهاى اصلىِ بسيارى از ملتها را بكلى از بين برده يا تحتالشعاع قرار دادهاند. بنده از پيش از انقلاب، از اينكه واژههاى بيگانه بىدريغ در دست و زبان مردم ما به كار ميرفت و به آنها افتخار ميكردند – كأنه كسى اگر چنانچه يك مطلبى را با يك تعبير فرنگى بيان كند، اين را يك افتخارى ميدانست – هميشه رنج ميبردم؛ متأسفانه تا امروز هم اين باقى است! خيلى از سنتهاى غلط پيش از انقلاب، با انقلاب از بين رفت؛ اين يكى متأسفانه از بين نرفت! يك عدهاى كأنه افتخار ميكنند كه يك حقيقتى را، يك عنوانى را با يك واژهى فرنگى بيان كنند؛ در حالى كه واژهى معادل فارسى براى آن عنوان وجود دارد، دوست ميدارند از تعبيرات غربى استفاده كنند؛ بعد حالا يواش يواش اين ديگر به دامنههاى گستردهاى در سطوح پائين و سطوح عوامانه هم رسيده، كه واقعاً رنجآور است. من نمونههائى در ذهن دارم، كه ديگر حالا لزومى ندارد آنها را عرض كنم.” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در دیدار اساتید دانشگاه در بیست و هشتم ماه رمضان ). خامنهای در دیداری که در سال 1391 هجری شمسی نخست وزیر بنگلادش از ایران نمود و به حضور وی رفت یکی از دلایلی را که پتانسیل لازم برای افزایش ارتباط ایران و بنگلادش می تواند فراهم نماید را رایج بودن زبان فارسی در بنگلادش در تاریخ دور این کشور دانست. (منبع و لینک: دیدار رهبر انقلاب با نخست وزیر بنگلادش )
خامنهای در دیداری که با رئیس جمهور وقت و اعضای هیئت دولت در سال 1390 داشت ایرانیت را مساوی با علاقه به زبان فارسی بیان نموده و خواستار آن شد که تکیه ی دولت بر خصوص افزایش علاقه ی ترک ها و کردهای ایران بدین زبان گردد. وی در این خصوص چنین گفت: “توصيهى من اين است كه در زمينهى علاقهى به ايران، علاقهى به كشور و گرايش به ايران، چند نكته را توجه داشته باشيد. يكى اينكه مهمترين بخش مربوط به كشور، زبان و ادبيات است. علاقهى به ايران، اينجورى تحقق پيدا ميكند. ما در كشور زبانهاى مختلفى داريم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن كسانى كه زبانهاى مختلف دارند، خودشان جزو مروّجين درجهى يك زبان فارسى هستند. بهترين مقالات را در زمينهى زبان فارسى، تركزبانها نوشتند؛ اين را من از روى اطلاع دارم عرض ميكنم. … انشاءاللَّه كردها هم مينويسند؛ حرفى نيست، ما استقبال ميكنيم. محققين برجستهى تركزبان كشور، در طول دهههاى گذشته، بهترين و قوىترين مقالات را در زمينهى زبان فارسى نوشتند. بنابراين نبايد تصور شود كه زبان فارسى نماد مليت ايران نيست؛ چرا، هست. روى اين موضوع تكيه شود.” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت-سال 1390 ) خامنهای بدین سخنان نیز بسنده ننموده و در سند چشم انداز بیست ساله ای ماده ای را به ترویج و توسعه ی زبان فارسی اختصاص داده است. (منبع و لینک: سیاست های کلی برنامه ی پنجم توسعه و سند چشم انداز بیست ساله ) خامنهای در دیدارهای مختلفی که با رئیس جمهور تاجیکستان داشته است مهمترین عامل پیوند بین ایران و تاجیکستان را زبان فارسی بیان می دارد. (منبع و لینک: دیدار رئیس جمهور تاجیکستان )
شیفتگی خامنهای به زبان فارسی و تلاش برای توسعه ی این زبان محدود بدین موارد نمی ماند و وی علیرغم اینکه ایران مسکن زبان های مختلفی می باشد ملیت ایرانی و هویت ملی را مساوی با زبان فارسی بیان می دارد. وی در در دیدار رؤساى دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالى و مراكز تحقيقاتی در سال 1385 این سخنان را بر زبان راند: “من ميگويم نگاه به رشته هاى علمى بايد نگاه متوازن و برخاسته ى از آن نگاه كلى باشد. مثلاً يك مدتى واقعاً علوم انسانى در كشور ما مغفولٌ عنه واقع شد؛ مدتى ادبيات فارسى، هويت ملى ما به زبان و خط ماست، اصلاً مورد غفلت و بى اعتنايى قرار گرفت؛ و خيلى چيزهاى ديگر. اين، نبايد اتفاق بيفتد.” (منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، لینک مربوطه: بیانات در دیدار رؤسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی )
نتیجه گیری
آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران که جغرافیای آن پذیرای زبان ها، اقوام و ملتهای گوناگونی است دارای نگاهی برتری جویانه ی فارسیمحور نسبت به اقوام غیرفارس است. نمونه ی برخی از اظهار نظرهایی که وی در خصوص زبان فارسی به عنوان نشانه ی ملیت ایرانی از نگاه وی در بالا ذکر شد مؤید این موضوع می باشد. علاوه بر نمونه های فوق که از سخنان وی در سالهای اخیر انتخاب گشته است مطالعه سخنان و اندیشه های وی از آغاز فعالیت سیاسی اش نشانگر نگاه مرکزگرا و برتری جوی به زبان فارسی است.